افسردگی در کمین کدام زنان شاغل است ؟
تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۶۵۰۲۴
به گزارش پارس نیوز به نقل از فارس ، «مستقیم...» کنار خیابان منتظر تاکسی برای رسیدن به خانه ایستاده است. کیسههای خریدش را کف خیابان جلوی پایش گذاشته و با یک دست کیف و با دست دیگرش موبایلش را کنار گوشش نگهداشته است. انگار از چیزی خسته و کلافه است. انگار میخواهد پشت تلفن حرفها و خستگیهای لبریز از جسم و روحش را فریاد بزند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چقدر این مکالمات برایمان آشناست. اگر شما یک زن شاغل و خانهدار هستید حتماً برای یک بار هم که شده این جملات را به زبان آورده یا دست کم در ذهنتان مرور کردهاید. یا اگر مردی هستید که همسر شاغل دارید دست کم یک بار این جملات را از زبان همسرتان شنیده و یا کنایهای غیر مستقیم از او دریافت کردهاید. امروزه زنان بسیاری در جامعه پا به پای مردان در حال کار و تحصیل هستند. برخی از زنها به دلیل علاقه و پیشرفت کار میکنند و برخی دیگر بهخاطر کمک خرج بودن همسرشان از صبح همراه سایر اعضای خانواده از خانه خارج شده و شب تقریباً همزمان با بقیه به خانه بازمیگردند.
این پایان کار نیست...
اما این پایان کار نیست. این دسته از زنان و مادران، تازه زمانی که از سرکار به منزل بازمیگردند، کارشان شروع میشود. شغلی که حتی یک ریال هم بابت آن دریافت نمیکنند. حتی بعضیها از شنیدن یک جمله محبتآمیز و یا دستت دردنکنه هم محروم هستند. یا در نهایت از ترس شنیدن «مگه مجبوری خب نرو سرکار...» سکوت میکنند. آیا تاحالا فکر کردهاید که درون این زنها چه میگذرد؟ این حجم از فشار و سختی زندگی چه آسیبی به روح و جسم این زنان و مادران وارد میکند؟ و... در این گزارش آسیبهای احتمالی روحی و روانی زنان شاغل و تأثیر همسران آنها در شکلگیری و یا پیشگیری از این آسیبها را بررسی خواهیم کرد.
در این خصوص با «حمید فرزادی» روانشناس بالینی به گفتوگو نشستهایم، در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید:
بانوان شاغل در معرض چه آسیبهایی قرار دارند؟
به طور کلی بهداشت روان یک مسئله چندبعدی است و عوامل زیادی در ایجاد و حفظ سلامت روان نقش دارند. اما در یک تقسیمبندی کلی عوامل زیستی، روانی و اجتماعی در بهداشت روان بسیار مؤثر هستند. هر سه این مؤلفهها در بانوان، به دلیل مسؤولیتهای اجتماعی، مادری و خانهداری که بر عهده دارند، سلامت آنها را تحت تأثیر قرار میدهد.
گاهی وقتها خانمها در مقایسه با آقایان از نظر فیزیولوژی از قوای عضلانی ضعیفتری برخوردار هستند؛ یعنی قوای جسمانی و فیزیکی خانمها در مقایسه با جثه نرمال آقایان، کمی ضعیفتر است. این مسئله آسیبپذیری خانمها را در بعد مسائل زیستی و خستگیهای فیزیکی افزایش میدهد.
این درحالی است که خانمها حداقل نزدیک به یک هفته در ماه به دلیل گذراندن دوران عادت ماهیانه، از نظر فیزیکی بسیار آسیبپذیرتر میشوند و در طول ماه این مسئله میتواند مشکلات هورمونهای درونریز را برای خانمها به وجود بیاورد. گفتنی است که این مسئله به شدت جسم و روان خانمها را تحت تأثیر قرار میدهد.
حال با این شرایط خانمها باید هم پای آقایان در بعد مسائل اجتماعی و حداقل در محیط کاری فعالیت کنند، در حالیکه به صورت طبیعی در مقایسه با آقایان از شرایط زیستی یکسانی برخوردار نیستند.
همچنین از لحاظ روانی هم خانمها آسیبپذیریهای عاطفی بیشتری نسبت به آقایان دارند. در محیطهای اجتماعی و کاری آسیبپذیریهای عاطفی- هیجانی در خانمها کمی بیشتر است. این مسئله نشان میدهد که در یک مقایسه معمول بین بهداشت روان آقایان و خانمها، خانمها از آسیبپذیری بیشتری برخوردارند.
این نکته گویای آن است که آقایانی که همسرانشان به شغلی خارج از منزل مشغول هستند، باید دقت و توجه بسیار بیشتری به همسرشان داشته باشند. زمانی که به منزل بازمیگردند، مسؤولیتپذیری لازم را در امور خانه و فرزندان داشته باشند تا فشار فیزیکی، روانی و اجتماعی کمتری به همسرانشان منتقل شود. اما در برخی از موارد، آقایان از این مسؤولیتپذیری سرباز میزنند که عواقب جسمانی و روانی گوناگونی برای خانمها خواهد داشت.
افسردگی مزمن؛ عاقبت همکاری نکردن با زنان شاغل در منزل
عدم همکاری و بیتوجهی آقایان با همسران شاغل در زندگی مشترک، چه مشکلاتی را برای خانمها به وجود میآورد؟
اگر آقایان در زندگی مشترک «خصوصاً اگر خانم شاغل باشد» به همسرشان بیتوجهی کنند و یا سختیهای او در زندگی را نادیده بگیرند، هم در کوتاه مدت و هم در بلند مدت سلامت روان همسرانشان را تحت تأثیر قرار میدهند. در چنین مواقعی مهمترین اتفاقی که در زندگی، برای زنان و ساختار خانواده مشکلساز میشود، احساس یک افسردگی مزمن و یا درمان نشده است.
افسردگی مزمن، بیماری است که نشانههای خیلی واضحی ندارد و ما نشانههای مشخصی از افسردگی بالینی در فرد مبتلا نمیبینیم. اما در دراز مدت فرد مبتلا به این نوع از افسردگی، احساس خستگی، کوفتگی، خوشحال نبودن، سرخوردگی، درک نشدن و... خواهد داشت. در نهایت این احساسات منفی، احساسات عاطفی را در خانمها کاهش داده و او را تبدیل به فردی غمگین و بیانگیزه میکند.
این افسردگی مزمن چه تأثیری در روابط زناشویی خواهد داشت؟
مسلماً خانمهایی که از طرف همسرشان بیتوجهی میبینند و دچار سرخوردگی میشوند، در رابطه زناشویی هم نمیتوانند عملکرد کاملی را در قبال همسرانشان داشته باشند. زیرا از نظر فیزیکی خسته بوده و از نظر روانی هم آن احساس عشق، عاطفه و رضایتمندی را نسبت به همسرشان ندارند. در نتیجه کارکردهای زناشویی این افراد کاهش پیدا میکند. با کاهش کارکردهای زناشویی، ساختارخانواده در معرض آسیبها و رفتارهای فرازناشویی قرار میگیرد.
روابط فرازناشویی؛ نتیجه یک چرخه معیوب
رفتارهای فرازناشویی به چه معناست و چرا اتفاق میافتد؟
رفتارهای فرازناشویی اصطلاحی است که برای روابط جنسی خارج از حریم خانواده به کار برده میشود. این مسئله یک چرخه معیوب است. بیتوجهی مرد به خستگیهای همسرش و عدم همکاری و همیاری او در مسائل خانه و فرزندان، آهسته آهسته باعث ایجاد یک افسردگی مزمن و کهنه در خانم میشود؛ که در نهایت این مسئله مشکلات زناشویی و رفتارهای فرازناشویی و... «که ممکن است ساختار خانواده را تحت تأثیر قرار دهد» در پی خواهد داشت.
بیتوجهی مرد، افسردگی زن، آسیب فرزند
بیانگیزگی و افسردگی در خانمها چه تأثیری بر فرزندان خانواده خواهد داشت؟
چیزی که در روانشناسی کودکان در خصوص تأثیر رفتار والدین بر شخصیت کودک مورد توجه قرار گرفته، کمیت و کیفیت رابطه والدین با کودک است. زمانی که مادر خانواده از توجه و محبت همسرش تأمین نمیشود، تبدیل به یک مادر عصبی، بیقرار و افسرده خواهد شد. بنابراین این فرد نمیتواند به درستی نقش مادری خود را ایفا کند. بارها در مراجعین مراکز مشاوره خانمهایی دیده شدند که از طرف همسرشان احساس سرخوردگی کرده و خشمشان را سر فرزندانشان خالی کردهاند. چون این مادر فرد دیگری را به غیر از فرزندش دم دست ندارد که خشم و عصبانیتش سر او خالی کند. بنابراین با فرزندانش رفتار عصبی و پرخاشگرایانهای دارد.
از آنجایی که بچهها زمان بیشتری را نسبت به پدر با مادر خود میگذرانند، فرزندان چنین خانوادههایی آسیب بیشتری از مادرشان دریافت میکنند. اما اگر مادری که شاغل است و در محیط خارج از خانه کار میکند و باید تا آخر شب به وظایف مادری و همسریاش بپردازد، از طرف همسرش حمایت، توجه، همراهی و کمک لازم را دریافت کند، تبدیل به مادری میشود که شاد است و در زندگی احساس رضایت و خوشحالی میکند.
این مادر برخلاف اینکه ممکن است به نسبت مادران دیگر زمان کمتری را با فرزندانش سپری کند، اما چون کیفیت رابطهاش با بچههایش خوب است، آسیب کمتری را به آنها منتقل میکند.
مشکل باید از ریشه حل شود
آیا این آسیبها فقط به محیط خانواده محدود میشود؟
زمانی که یک مرد به وضعیت روانی، فیزیکی و اجتماعی همسرش توجه نمیکند حتی اگر آن زن خانهدار باشد، این چرخه معیوب منجر به اختلالات و آسیبهای بسیار زیادی در نظام خانواده، رابطه زناشویی، ارتباط مادر با فرزندان، ارتباط خانم با خانواده همسر و حتی خانواده خودش و... میشود.
این چرخه چه تبعات روحی و روانی برای فرد ایجاد میکند؟
تمام این مشکلات تبدیل به افسردگی، اضطراب، وسواس، بدبینی و... شده و عموماً به بهداشت روان آسیب میزند. این بیماریهای روانی در خانمهایی که کمتر مورد توجه همسرشان قرار میگیرند، شایع است. البته باید گفت که تمام این رفتارها و مشکلات به صورت ناخودآگاه و به مرور زمان در خانمها شکل میگیرد. این مسئله در خانمها مانند ظرفی است که پرشده و چه ما بخواهیم و چه نخواهیم در حال سرازیر شدن است. این رفتارها و واکنشهای عصبی دست خانم نیست. هر چقدر هم که به او بگوییم خواهشاً لبریز نشو فایدهای ندارد مگر اینکه مشکل به صورت اساسی برطرف شود.
خانمها: چگونه از ابتلا به افسردگی جلوگیری کنیم؟
خانمها خصوصاً خانمهای شاغل، برای دوری از افسردگی ناشی از فشار کار و زندگی چه کاری باید انجام دهند؟
مهمترین کاری که خانمها در این حوزه میتوانند انجام دهند، آگاهی از وضعیت سلامت روانشان است. آنها باید بدانند که در چه شرایط روحی و روانی قرار دارند. همچنین باید در یک فضای آرام و بدون قضاوت و تنش، نیازهای خودشان را با همسرشان در میان بگذارند و در آخر باید از فعالیتهای اجتماعی مانند روابط خانوادگی، فعال کردن استعدادهای ذاتی، شرکت کردن در کلاسهای گوناگون، بهرهگیری از ظرفیتها، مشغول شدن به فعالیتهای ورزشی در مکانها و باشگاههای ورزشی، افزایش روابط اجتماعی و... که میتواند به آنها احساسات مثبت دهد، به عنوان یک عامل کمککننده در کاهش صدمات و آسیبهای مرتبط با افسردگی استفاده کنند.
آگاهی افراد و آحاد جامعه نسبت به عملکردشان در ساختار خانواده و تأثیراتی که در نسل آینده و فرزنداشنان میگذارد، بسیار حائز اهمیت است.
منبع: پارس نیوز
کلیدواژه: درمان زنان زندگی مشترک سلامت روان مشکلات تحت تأثیر قرار افسردگی مزمن بهداشت روان آسیب پذیری خانم ها بی توجهی آسیب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۶۵۰۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت عجیب از تلاشها برای تعطیلی خانه امن زنان | درها را قفل کردیم، دخترها در آشپزخانه جمع شده و گریه میکردند!
فاطمه باباخانی، مدیرعامل خانه مهر شمس آفرید، از تلاش بهزیستی استان آذربایجان غربی برای تعطیلی این موسسه مردم نهاد و خانه امن مربوط به آن خبر داد.
مهر شمس آفرید یک موسسه مردم نهاد برای توانمندسازی زنان آسیب دیده است که برای کاهش آسیبهای اجتماعی و خانواده زنان و کودکان فعالیت میکند. روز گذشته پیش مدیرعامل این موسسه در شبکه ایکس در مورد احتمال تعطیلی خانه امن موسسه با فشارهای بیرونی نوشت و در گفتوگو با «شبکه شرق» از جزییات آن گفت.
شرق نوشت:باباخانی تشریح کرد: « دیروز صبح بدون اطلاع قبلی حدود ۸-۹ نفر از بهزیستی برای بازرسی آمدند. البته گفتوگوها محترمانه اما بیشتر شبیه جلسه بازجویی بود و میخواستند چگونگی تامین مالی موسسه را بررسی کنند. همه اسناد و مدارک مالی موسسه موجود بود که در اختیارشان قرار دادهشد. بعد از آن گفتند که میخواهیم از خانه امن بازدید کنیم که همگی به سمت محل خانه امن رفتیم. تا رسیدیم دیدم که اورژانس اجتماعی دم در است. فکر کردم کیس (زنان آسیبدیده) جدید آوردهاند. وقتی پرس و جو کردم، متوجه شدم که میخواهند همه زنانی که در خانه امن هستند را ببرند و به محل اورژانس اجتماعی انتقال دهند.»
او ادامه داد: «گفتند دستور داریم که این زنان را منتقل کنیم ولی نه حکم و نه دستور مکتوبی به من ابلاغ نشد. ما نه تخلفی داشتیم و نه پیش از این ابلاغی در این خصوص صورت گرفته بود. من همراه با باقی زنان به طبقه بالا که محل اسکان مرکز است آمدیم و درها را قفل کردیم. تاکید کردم تا زمانی که به صورت قانونی به من ابلاغ صورت نگیرد، اجازه نمیدهم هیچ کدام از این زنان را با خود ببرید. این زنان آسیبدیده که اسباببازی ما و شما نیستند که امروز اینجا را تعطیل کنید و همه را علیرغم میلشان به اورژانس اجتماعی منتقل کنید. اسباببازی نیستند که بگویم اینجا تعطیل شد و همه بروید در محل اورژانس اجتماعی که مثل یک قفس است برای این زنها کافی است از تجربه آنها بشنوید. از کارکنان شنیدم که صورت جلسه کردهاند که چون توان مالی اداره خانه امن برای ما وجود ندارد، میخواهند کیسها را به محل اورژانس اجتماعی تحویل دهند. این در حالی است که ما مشکل مالی داریم ولی با اعتبار شخصی خودم و اعتقاد قلبی همچنان موسسه و خانه امن را سر پا نگه داشتهایم.»
مدیرعامل موسسه مهر شمس آفرید همچنین توضیح داد: « این حرفها بهانه است. مدیر کل بهزیستی استان از مدتها قبل تهدید کردهبود که موسسه و خانه امن را تعطیل خواهند کرد. تمام زنان اسکان داده شده با حکم قضایی اینجا حضور دارند. بنابراین مسئولیتشان با من است. دخترها از ترس در آشپزخانه جمع شده و گریه میکردند. آن هم زنانی که آسیب دیده و تحت خشونت بوده و به ما پناه آوردهاند. بنابراین تا پروسه اداری طی نشود و بهزیستی کشور در جریان نباشد نمیتوانند خانه امن ما را پلمب کرده و زنان را منتقل کنند.»
خانه مهر شمس آفرید از سال ۹۹ تاسیس و پس از یک سال خانه امن زیر نظر موسسه نیز فعالیت خود را آغاز کردهاست. باباخانی میگوید فشارها در این دو سه سال وجود داشته و رفته رفته شدت گرفت اما در یک سال اخیر وضعیت بدی را تجربهکردهاند
مدیرعامل این موسسه توضیح داد: «مدتها نمیگذاشتند مجمع سالانه برگزار کنیم تا بالاخره آبان امسال با برگزاری مجمع عمومی موافقت کردند. رفتارهای توهینآمیز بسیاری هم در این مدت شاهد بودم که با رواداری رفتار کردم. اما هر چه سکوت و مدارا کردم تاثیری نداشت اما امروز از حق خودم، کارکنانم و زنان آسیبدیده نمیگذرم. با هر شکل از یورش غیرقانونی و خارج از ضابطه که امروز برای مرکز اتفاق افتاد مخالفم و سبب بر هم زدن نظم مرکز و ایجاد وحشت برای پرسنل و کیسها شد. و یقینا تا جایی که امکان داشته باشد مطالبه گریام را درباره رفتارهای رعبانگیز و غیرقانونی ادامه خواهم داد.»